قوله تعالى تلْک منْ أنْباء الْغیْب این قصه از خبرهاى پوشیده است نوحیها إلیْک که پیغام دهیم آن را بتو، ما کنْت تعْلمها أنْت هرگز ندانستى تو آن را، و لا قوْمک منْ قبْل هذا و نه قوم تو دانستند پیش ازین وقت، فاصْبرْ شکیبایى کن إن الْعاقبة للْمتقین (۴۹) که سر انجام خداوندان راستى راست.


و إلى‏ عاد أخاهمْ هودا و فرستادیم به عاد کس ایشان هود، قال یا قوْم گفت که اى قوم اعْبدوا الله ما لکمْ منْ إله غیْره خداى پرستید نیست شما را خدایى جز از وى إنْ أنْتمْ إلا مفْترون (۵۰) نیستید مگر دروغ‏ سازان و دروغ گویان.


یا قوْم لا أسْئلکمْ علیْه أجْرا اى گروه نمى‏خواهم از شما بر پیغام رسانیدن مزدى إنْ أجْری إلا على الذی فطرنی نیست مزد من مگر برو که بیافرید مرا، أ فلا تعْقلون (۵۱) در نمى‏یابید


و یا قوْم اسْتغْفروا ربکمْ و اى قوم آمرزش خواهید از خداوند خویش، ثم توبوا إلیْه و بوى بازگردید، یرْسل السماء علیْکمْ مدْرارا تا فرو گشاید بر شما از آسمان بارانى پیوسته تیزبار، و یزدْکمْ قوة إلى‏ قوتکمْ و شما را نیرویى افزاید با نیروى شما، و لا تتولوْا مجْرمین (۵۲) و بر مگردید با این جرمهاى خویش.


قالوا یا هود گفتند: اى هود ما جئْتنا ببینة نیاوردى بما پس کارى روشن و پس پیغامى درست، و ما نحْن بتارکی آلهتنا عنْ قوْلک و ما دست بدارنده خدایان خویش نیستیم از بهر گفت تو، و ما نحْن لک بموْمنین (۵۳) و ما ترا استوار گیرندگان نه‏ایم.


إنْ نقول نمیگوئیم ما بتو إلا اعْتراک بعْض آلهتنا بسوء مگر این که بتو رسانید یکى از خدایان ما گزندى قال إنی أشْهد الله و اشْهدوا گفت: من الله گواه خواهم و شما گواه باشید أنی بری‏ء مما تشْرکون (۵۴) منْ دونه که من بیزارم از آنچه شما انباز مى‏خوانید با الله‏


فکیدونی جمیعا با من کارید و بکوشید همه بهم یار و همدست، ثم لا تنْظرون (۵۵) آن گه مرا هیچ درنک مدهید.


إنی توکلْت على الله من پشت با الله باز کردم ربی و ربکمْ خداوند من و خداوند شما ما منْ دابة إلا هو آخذ بناصیتها نیست هیچ جنبده‏اى مگر او ناصیت آن گرفته دارد، إن ربی على‏ صراط مسْتقیم (۵۶) خداوند من است بر راهى راست.


فإنْ تولوْا اگر برگردید، فقدْ أبْلغْتکمْ من بشما رسانیدم، ما أرْسلْت به إلیْکمْ آنچه مرا بآن فرستاده‏اند بشما، و یسْتخْلف ربی قوْما غیْرکمْ و خداوند من از پس شما گروهى جز از شما خلیفت نشاند، و لا تضرونه شیْئا و شما بسر کشیدن از طاعت وى وى را نگزائید، إن ربی على‏ کل شیْ‏ء حفیظ (۵۷) خداوند من بر همه چیز نگهبان است.


و لما جاء أمْرنا و آن گه که فرمان ما آمد، نجیْنا هودا برهانیدیم هود را، و الذین آمنوا معه و ایشان که گرویده بودند با او، برحْمة منا بمهربانى از ما، و نجیْناهمْ منْ عذاب غلیظ (۵۸) و برهانیدیم ایشان را از عذابى بزرگ.


و تلْک عاد و این عاد آنست، جحدوا بآیات ربهمْ که شنیدند و ننیوشیدند، دیدند و ننگریستند، یافتند و نپذیرفتند، آگاه شدند و با راه نیامدند.


و عصوْا رسله و سر کشیدند در رسولان او، و اتبعوا أمْر کل جبار عنید (۵۹) و پى بردند فرمان هر گردن کشى ناپاک ستیز کش را.


و أتْبعوا فی هذه الدنْیا لعْنة و یوْم الْقیامة و بر پى بادا درین جهان لعنت و راندن الله و روز رستاخیز هم چنان، ألا إن عادا کفروا ربهمْ آگاه باشید که عاد کافر شدند بخداوند خویش، ألا بعْدا لعاد قوْم هود (۶۰) آگاه باشید که دورى بادا و لعنت فزایا عاد را قوم هود.